INVESTMENTS - E COMMERCE
|
علی موسوی ( شنبه 87/11/5 :: ساعت 1:27 صبح )
دلایل شکست کسب و کار چرا یک کسب و کار با خطر شکست مواجه است؟ موفقیت در کسب و کار هیچگاه بصورت خودبخودی ویا بر اساس شانس نیست و همانطور که گفته شد این موفقیت اصولا به سازمان دهی و بصیرت فرد راه انداز کسب و کار بستگی دارد و تضمینی برای آن وجود ندارد. شروع یک کسب و کار همیشه ریسک پذیر است و شانس موفقیت اندک می باشد. بنابر گزارش اداره کسب و کارهای کوچک در آمریکا (SBA) بیش از 50% کسب و کارهای کوچک در سالهای اول با شکست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بین میروند. Michael Ames در کتاب خود به نام "کنترل کسب و کار کوچک" دلایل زیر را برای شکست این نوع کسب و کارها بیان کرده است: 1. عدم وجود تجربه 2. نداشتن سرمایه کافی 3. نداشتن جایگاهی مناسب 4. عدم وجود کنترل قوی 5. سرمایه گذاری بیش از اندازه در دارائیهای ثابت 6. قراردادهای اعتباری ضعیف 7. استفاده شخصی از سرمایه های تجاری 8. رشد بدون انتظار Gustav Berle دو دلیل دیگر در کتاب خود بنام "کسب و کار را خود بر عهده بگیرید" به این دلایل اضافه میکند: 1. رقابت 2. فروش پائین یک عامل دیگر در خصوص شکست کسب و کار: با بیان این موارد قصد ترساندن شما را نداریم بلکه می خواهیم شما را برای مسیر پر فراز و نشیبی که در پیش دارید آماده کنیم. ناچیز پنداشتن مشکلات شروع یک کسب و کار یکی از بزرگترین موانع کارآفرینی است. در هر صورت اگر صبور باشید و به سختی کار کنید به موفقیت دست می یابید. | |||||
|
علی موسوی ( جمعه 87/11/4 :: ساعت 5:14 صبح )
در دورانى که دیگر کمتر از معجزه اقتصاد نوین یاد مى شود، یک ایرانى مقیم آمریکا باعث شده تا هنوز هم اعتبار دستاندرکاران اقتصاد نوین و آینده آن حفظ شود. طى دهه نود چنان اقتصاد نوین همه کس و همه چیز را متوجه خود ساخت که همگان باور کردند به زودى ساختارهاى سنتى اقتصاد و صنعت تحت تاثیر آن بسیار کمرنگ و کم رونق خواهند شد. رشد سرسام آور اینترنت و شرکتهاى نوپاى اینترنتى حتى نوعى فرهنگ جدید را در بین مدیران و فعالان اقتصادى ایجاد کرد. این فرهنگ از پوشش و لباس گرفته تا نحوه حرف زدن و فکر کردن را تحت تاثیر خود قرار مى داد. به عنوان مثال در بسیارى از شرکتهاى نوین و نوپا لباس رسمى از کت و شلوار و کراوات به یک تى شرت و شلوار ساده بدل شد. مدیران شرکتهاى اینترنتى که یک شبه ثروتمند شده بودند معتقد بودند بین فضاى سنتى خانه و محیط شرکت نباید مرزى گذاشت و لباس خانه و محل کار باید تا حد ممکن نزدیک به هم باشد تا بدین ترتیب مرز میان کار و «بقیه زندگى» از میان رفته و مرزهاى کار و اداره از میان بروند. در دوران ریاست جمهورى بیل کلینتون رشد بسیار بالا و بی سابقه بورس این تحول را مضاعف کرد. اما اکنون خبر چندانى از آن سروصداها و جار و جنجالهاى خیره کننده نیست. با این حال پیر امیدیار بیش از هر کس دیگرى باعث می شود تا تصور گذشته از اقتصاد نوین حفظ شود. این مرد ایرانی الاصل با بنیان نهادن سایت حراج اینترنتى Ebay به یکى از سردمداران اقتصاد نوین بدل شده است. قصه از کجا شروع شد همانند بسیارى از داستان هاى موفقیت آمیز در رشته اینترنت داستان سایت Ebay هم در یک اتاق نشیمن آغاز شد. پیر امیدیار که تخصص وى در زمینه برنامه سازى رایانه اى است در اوقات فراغت خویش و در اتاق نشیمن خانه اش چند سایت اینترنتى را تحت یک مجموعه واحد و با آدرس www.ebay.com گرد آورده و اداره مى کرد. یک بار وقتى که تعطیلات آخر هفته اش طولانى شد تصمیم گرفت جایى را براى برگزارى حراج در اینترنت شکل دهد. وى این کار را انجام داد و حاصل کارش را «حراج شبکه» نامید. براى آنکه کارایى سایت خود را امتحان کند یک دستگاه سوراخ کن لیزرى را که ایراد فنى هم داشت به حراج گذاشت دو هفته بعد این دستگاه به قیمت ?? دلار حراج شد. بدین ترتیب اولین کالا در این سایت حراج شد و رسماً سایت مذکور آغاز به کار کرد. این اتفاق در سال ???? روى داد و از آن به بعد چنان رشدى در Ebay پدید آمد که وضعیت فعلى آن با شرایط سال ???? اصلاً قابل مقایسه نیست. سایت مذکور پس از شکل گیرى در سال ???? تا مدتى با همان نام «حراج شبکه» فعالیت مى کرد. پس از مدتى امیدیار نامش را تغییر داد و آن را Ebay نامید. ایده تشکیل این سایت به گفته خود امیدیار خیلى ساده و البته ایده آلیستى بود: «از طریق اینترنت مى توان بازارى کامل و جامع ایجاد کرد که در آن وضعیت عرضه و تقاضا براى همگان شفاف و روشن باشد.» اخیراً مصاحبه اى از امیدیار چاپ شده که وى طى آن با یادآورى آن دوران مى گوید: «مى خواستم چیزى متفاوت انجام داده باشم تا هر فرد خود به تنهایى بتواند هم تولیدکننده و هم مصرف کننده باشد.» به تازگى هم یک نویسنده آمریکایى به نام آدام کوهن کتابى را با نام یى بى ( Ebay من» منتشر ساخته که در آن به رموز موفقیت امیدیار و سایتش پرداخته است. به اعتقاد کوهن، امیدیار خیلى زود دریافت که ایده ساده اش یعنى همان چیزى که چند سطر بالاتر از آن یاد کردیم مى تواند بسیار موفقیت آمیز باشد و ثروت کلانى را نصیب وى سازد. او ابتدا کارش را براى تفریح و سپرى کردن اوقات فراغت انجام مى داد اما همین سرگرمى بدل به شرکتى با رشد فوق العاده بالا شد. دو سال بعد از آنکه اولین حراج در سال ???? صورت گرفت شرکت به حدى رشد کرده بود که روزانه بیش از یک میلیون نفر از سایت Ebay بازدید مى کردند. بزرگترین فروشگاه دنیا رشد این شرکت اینترنتى و سایت آن به حدى بالا است که امروز دیگر هیچ فروشگاهى را چه در میان سایت هاى حراج اینترنتى و چه در میان لیست بزرگترین فروشگاه ها و سوپرمارکت هاى جهان نمى توان با آن مقایسه کرد. هیچ فروشگاهى را نمى توان در دنیا پیدا کرد که میزان خرید و فروش کالا در آن به اندازه این سایت اینترنتى باشد. امروز به طور متوسط روزانه ?? میلیون عدد کالا در سایت Ebay به فروش مى رود. تعداد مشتریان ثبت شده Ebay هم ??? میلیون نفر است. به عبارت دیگر ??? میلیون نفر از مردم کره زمین مشتریان رسمى و دائم آن محسوب مى شوند. یکى از بهترین سال هاى امیدیار و سایتش سال ???? بود که در آن سال بالاترین رشد این فروشگاه اینترنتى به دست آمد. در آن سال همچنین اولین مدیران شرکت منصوب شدند. امیدیار در همین سال هم تصمیم گرفت که براى تداوم رشد شرکتش مدیران با تجربه را وارد Ebay کرده و خود نقش مشاور و «رئیس در سایه» را بر عهده گیرد. او در تاسیس شرکت یک شریک زیرک هم داشت: جف اسکول. اسکول نیز این دیدگاه امیدیار را قبول داشت که اگرچه ایده وى بسیار خوب بوده اما آنها خود به تنهایى نمى توانند در اقتصاد پررقابت امروز هر کارى را انجام دهند. این دو مدیرى را به ریاست شرکت خویش برگزیدند که هنوز هم ریاست Ebay را بر عهده دارد. وى که مگ ویتمن نام دارد اندکى پس از آغاز ریاست خود، توانست در سال ???? Ebay را با موفقیت وارد بورس سازد. حضور موفق Ebay در بورس ثروت بنیانگذار آن یعنى امیدیار را چند برابر کرد. در آن زمان دیگر ایده ساده مرد جوان موجب پدید آمدن بزرگترین فروشگاه و مرکز حراج دنیا شده بود. آدام کوهن که براى نوشتن کتاب خود اجازه یافته بود تمامى سوراخ ها و گوشه هاى نادیده شرکت را مورد بررسى قرار دهد، در کتاب خود مصاحبه هاى متعددى با امیدیار و تعداد زیادى از پرسنل شرکت انجام داده و حتى نظرات سرمایه گذاران را هم جویا شده است. وى در پایان تمامى این اقدامات نتیجه مى گیرد که در میان شرکت هاى بزرگ دنیا، نهاد اداره کننده سایت Ebay یکى از کم تنش ترین هاى آنهاست. او یکى از دلایل این امر را نوع نگاه و رفتار مدیریتى امیدیار مى داند. وى خود نیز طى مدت تحقیقات خویش به یکى از شیفتگان و طرفداران سرسخت امیدیار و سایت وى بدل شده است. لذا تقریباً تمام کتابش که بیش از ??? صفحه است صرف تعریف و تمجید از مرد جوان شده است. مشابهت با بیل گیتس بسیارى معتقدند آن کارى که امیدیار انجام مى دهد نمونه مشابهى است با عملکرد غول نرم افزارسازى دنیا یعنى بیل گیتس و شرکت وى - مایکروسافت. هر دوى اینها در عالم رایانه سیر مى کنند و هر دو نیز انحصارگرند. گیتس در رشته نرم افزارسازى قدرت بلامنازع دنیاست و از این جایگاه نیز به هر وسیله اى که شده دفاع مى کند _ ولو با شیوه هاى نه چندان اخلاقى. مخالفان سایت Ebay و شخص امیدیار هم مى گویند همه چیز آن پول و مسائل مادى است و آنقدر بر این امر اصرار مى شود که حتى حاضرند برخى موضوعات و پیش شرط هاى لازم را نادیده بگیرند. در حال حاضر مى توان گفت Ebay تنها سایت جدى حراج در اینترنت است و سایرین در مقابل آن به هیچ وجه مجالى براى فعالیت ندارند. امیدیار در مقابل این مخالفان بارها کوشیده با یک عبارت خاص و کلى جواب بدهد: «انسان اساساً موجود خوبى است. اگر به او فرصت خوب عمل کردن داده شود عموماً رفتارش نیز خوب خواهد بود.» در بسیارى از صفحات اینترنتى مرتبط با Ebay وى همین عبارت را هم به صورت یک پند اخلاقى در گوشه اى از صفحه آورده ا ست.زندگی خصوصی امیدیار در حال حاضر ثروتمندترین ایرانى است و در لیست ثروتمندترین ساکنان آمریکا هم مکان بیست و هفتم را به خود اختصاص داده است. البته به رغم بحث ایرانى بودن وى، تنها یکى از والدینش ایرانى است و خودش هم در پاریس به دنیا آمده. اول خرداد او سى و هفتمین سال تولدش را جشن گرفت. در سال ???? یعنى زمانى که خانواده اش در پاریس زندگى مى کردند، به دنیا آمد. پس از آن پدرش براى تحصیل در رشته فیزیک عازم مریلند آمریکا شد تا در دانشگاه جان هاپکینز رشته محبوبش را دنبال کند. پیر امیدیار که به همراه پدر و مادرش به آمریکا رفته بود طى دوران دبیرستان عاشق رایانه شد. بالاخره هم توانست در سال ???? در رشته رایانه از دانشگاه «تافتس» فارغ التحصیل شود. پس از فارغ التحصیلى در شرکت اپل ( Apple ) _ سازنده رایانه _ مشغول به کار شد. طى همین دوران با خانمى به نام پاملا آشنا شد و مدتى بعد هم با وى ازدواج کرد. جالب است بدانید که خانم پاملا نیز فامیل خود را به امیدیار تغییر داده است. این زوج همانند بیل گیتس و همسرش اعلام کرده اند که قصد دارند طى سال هاى آینده بخش عمده ثروت خود را خرج کنند. آنها گفته اند که تا بیست سال آینده به جز یک درصد از ثروتشان بقیه آن را خرج مى کنند. امیدیار چندان علاقه اى به موضوعات سیاسى ندارد و معمولاً در مورد ایران نیز اظهارنظر چندانى نمى کند. او چند سال قبل بخشى از ثروت خود را در سایت گوگل که بزرگترین موتور جست وجوى دنیاست سرمایه گذارى کرد. چند ماه قبل ورود موفق گوگل به بورس باعث شد تا از این رهگذر نیز مبلغ کلان دیگرى نصیبش شده و باز هم بر ثروتش افزوده شود. مى گویند کسى تاکنون چهره او را بدون ریش ندیده است | |||||
|
علی موسوی ( پنج شنبه 87/11/3 :: ساعت 1:7 صبح )
بیل گیتس ثروتمندترین مرد جهان است که 11 سال متوالی برنده این عنوان بوده و دارایی او در حدود 51 میلیارد دلار تخمین زده می شود. گیتس در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود 50 بیلیون دلار است. گیتس با دگرگونى مایکروسافت و تبدیل آن به یک بازیگر مهم در صنعت کامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید براى ایجاد بسترى جهت رشد خیلى زیاد در برنامههاى کاربردى فکر خود را به منصه ظهور گذاشت. گیتس از همان ابتدا و خیلى زود دریافت که اگر بخواهد فکرش را به نتیجه برساند، لازم و ضرورى است که یک استاندارد صنعتى ایجاد شود. او همچنین مىدانست که اگر هرکسى زودتر و قبل از همه به آنجا برسد فرصت و شانس مهمترى براى داشتن قدرت در صنعت کامپیوتر خواهد داشت .ثروت گیتس به اندازه ای است که خارج از درک ما است و این خود هم مایه رشک ما است و هم کنجکاوی ما را بر می انگیزاند. اما آنچه مهم می نماید شیوه کسب و کار گیتس است که در آن گیتس به مدیران هشدار مى دهد؛ «به همه کسب و کارها هشدار می دهم که حتی اگر تاکنون در صنعت خود بی رقیب هستید، ممکن است به زودی مورد هجوم بازیگران داد و ستد اینترنتی قرار بگیرید !»در واقع گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری است که طلوع برق آسای وی همراه با شهرت و اقبالش، موید ظهور یک نظم تجارت جهانی جدید است. گیتس در شیوه کسب و کار خود به مدیران توصیه مى کند که با «الگوى زندگى اینترنتی» آشنا شوند؛ « دستهاى خود را بکار اندازید! بایستى با پست الکترونیک و دیگر ابزار دیجیتالى کار کنید و با روش کار آنها خوب آشنا شوید. باید به چشم ببینید که «سایت» اینترنتى رقیبان چگونه است. بایستى خود از کاربران اینترنت گردید؛ چندین کتاب در این زمینه بخوانید و سفر با شبکه جهانى را آغاز کنید !»توصیه اول: جریان اطلاعات را خون زندگى بخش بدانید گیتس عقیده دارد که شایسته ترین راه شاخص نمودن شرکت در میان رقیبان و بهترین راه پیش افتادن از دیگران، بهره بردارى کارآمد از «اطلاعات» است و چگونگى و روش گردآوری، مدیریت و کاربرد اطلاعات است که سرنوشت برد و یا باخت ما را رقم مى زند. به نظر گیتس برندگان آنهایى خواهند بود که با برپا کردن یک «دستگاه عصبى دیجیتالى سراسری»، جریان اطلاعات را در میان همکاران و مشترکهاى وابسته به خود، ساده و روان نمایند و در سایه آن، به بهینه سازى و یادگیرى پیوسته بپردازند. گیتس براى روان ساختن جریان پیوسته اطلاعات در سازمان ها، دوازده گام بنیادین را برمى شمارد: 1- در انجام ارتباطات سازمانى از راه «پست الکترونیکی» پافشارى کنید، زیرا مى توانید در برابر خبرهاى تازه با شتاب بازتاب هاى عصبى واکنش نشان دهید. 2- داده ها و اطلاعات فروش را همواره به صورت «در خط» (مستقیم) – از روى نمایشگر رایانه ـ بررسى کنید تا به آسانى به سهم و روند بازار آگاه شوید. به روند کلى و همچنین خدمات موردى مشتریان توجه نمایید. 3- در تجزیه و تحلیل وضعیت کسب و کار، از رایانه شخصى (PCS) بهره بگیرید و کارکنان فرهیخته را در بخشهاى نیازمند به سطح فکرى بالا در زمینه تولید، خدمات، و سودآورى بگمارید. 4- به یارى ابزار دیجیتالی، «تیم هاى نمادین (مجازى) فراسازمانی» بیافرینید تا اعضا بتوانند آگاهیهاى همدیگر را در سراسر جهان و به هنگام بیفزایند. 5- همه فرآیندهاى «کاغذی» را به «دیجیتالی» تبدیل کنید و تنگناهاى ادارى را برطرف نمایید. بدین گونه کارکنان فرهیخته براى انجام وظیفه هاى مهمتر آزاد مى شوند. 6- با بکارگیرى ابزار دیجیتالى از فعالیتهاى «تک- وظیفهای» بکاهید و یا آنها را به فعالیتهاى «ارزشافزا» تبدیل کنید، تا مهارتهاى کارکنان فرهیخته را خوب بکار گیرید. 7- یک جریان «بازخورد» دیجیتالى بوجود آورید تا به افزایش کارآیى فعالیتهاى کمی، و کیفیت کالاها و خدمات، بیفزاید. بایستى همه کارکنان به آسانى بتوانند که رعایت معیارها و استانداردهاى اصلى را پیگیرى کنند. 8- نظام دیجیتالى را براى انتقال دیدگاهها و شکایتهاى مشتریان به کارکنانى که مسئولیت و توان بهسازى فرآورده ها را دارند، بکار گیرید. 9- به یارى ارتباطات دیجیتالی، طبیعت و چگونگی، مرزها، و پیرامون کسب و کار خود را دوباره بررسى کرده و خوب بشناسید. با دریافت اخطارهاى ناشى از دگرگونى وضعیت مشتریان، سازمان را بزرگتر و مهمتر/ یا کوچکتر و خودمانىتر (صمیمىتر و نزدیکتر به هر مشترى) کنید. 10- اطلاعات بازرگانى را با شتاب انتقال دهید. با بکارگیرى روش جابجایى دیجیتالی، چرخه داد و ستد اسناد را با تامین کنندگان و شریکان، کوتاه کنید و در همه موارد به هنگام باشید. 11- فرآورده ها (کالا/ خدمات) را با کمک روشهاى دیجیتالى به مشتریان برسانید و دست واسطه ها را کوتاه کنید. چنانچه کسب و کار شما خود جنبه واسطه گرى دارد، با بکارگیرى ابزار دیجیتالی، ارزش و اهمیت داد وستد را در نزد مشترى بالا ببرید. 12- با کمک ابزار دیجیتالی، مشتریان را در حل مشکلات خود راهنمایى کنید. دیدارهاى حضورى را به پاسخگویى به نیازمندیهاى پیچیده و پرارزش تر مشتریان اختصاص دهید. توصیه دوم: بازرگانى اینترنت را بشناسید و به کار گیرید گیتس مى گوید که شرکتها و سازمان هاى تجارى در دهه آینده ابزارهاى دیجیتالى را به خدمت خواهند گرفت چرا که تصمیم گیرى هاى پرشتاب، واکنشهاى کارآمد و تماس هاى بى واسطه با مشتریان، از ویژگیهاى شرکتها و سازمانهاى سده بیست و یکم است که در آنها بسیارى از داد و ستدها به صورت «خودخدمتی» (سلف سرویس) دیجیتالى درخواهند آمد، واسطه ها یا به فعالیتهاى ارزش آفرین رو خواهند آورد و یا میدان را خالى خواهند کرد، واحد «خدمات مشتریان» پیشاهنگ فعالیتهاى ارزش افزا در هر کسب و کارى خواهد شد. بنابراین تیم مدیریت یک شرکت و یا سازمان تجارى باید خود را با اینترنت آشنا کرده و زمانى را صرف آماده ساختن دیدگاهى از دهه آینده و دگرگونى هاى رخ داده در کسب و کار کند و راههاى پیاده کردن چنین دیدگاهى را با گروه «فن آورى اطلاعات» شرکت در میان بگذارد. گیتس عقیده دارد که اینترنت با ارتباط دادن مستقیم خریداران و فروشندگان راه رسیدن به «سرمایهدارى بى دردسر» را هموار خواهد ساخت و با کاستن از هزینه هاى داد و ستد، واسطه را از میان خواهد برد. تنها دسته کوچکى از دارندگان کسب و کارها با برگزیدن قیمت هاى بسیار پایین به پیروزى خواهند رسید و بسیارى دیگر باید راهبرد خدمت بهتر به مشتریان را پیشه کنند. پس با توجه به نظر گیتس در این مورد، اگر بخواهیم در دهه آینده براى موفقیت سازمان به کارهاى خدماتى سرگرم شویم، باید کارکنان فرهیخته را با ابزار دیجیتالى اطلاعات مجهز کنیم تا بدان وسیله بتوانند با مشتریان ارتباط تنگاتنگى برقرار نمایند .بیل گیتس مى گوید که براى بهره گیرى از توانمندى هاى بى مانند اینترنت در آفرینش پیوند دو سویه با مشتریان باید یک «سایت» در شبکه جهانى برپا سازیم که این امر خود نیازمند به پشتیبانى بىدریغ مدیریت ارشد و شناخت ایشان از فنآورى اینترنتى مى باشد. به نظر گیتس یک شبکه خوب جهانى مىتواند فروشندگان را به مشاوران مشترى تبدیل کند. از سوى دیگر بخش بزرگى از ارتباطهاى دوسویه اینترنتى با مشتریان مربوط به عرضه خدمات و پشتیبانى از فعالیت ایشان است. چنانچه کیفیت خدمات پایین باشد، موجب بدنامى گسترده و شکست مى شود؛ زیرا گستره اینترنت فراوان است. بنابراین باید نظام دیجیتالى شرکت و سازمان تجارى ما، توان عرضه خدمات ویژه شخصى به مشتریان را داشته باشد، این فرصت را فراهم کند که اطلاعات را جانشین دارایىهاى عینى نماید و همچنین زیربناى نظام دیجیتالى ما ، کاربرد ابزار صوتی، تصویرى و حرکتى (ویدیویى) را در آینده ممکن سازد .گیتس توصیه مى کند که ما با «الگوى زندگى تار عنکبوتی» سازگار شویم که در آن شبکه جهانى از راه اینترنت با هم پیوند مى خورد. در «الگوى زندگى تار عنکبوتی» گیتس حرکت در شبکه اینترنت همانند حرکت عنکبوت در تور خود است که مىتواند در همه جهات و با شتاب حرکت کند. بنابراین توصیه گیتس به ما این است که بازرگانى اینترنتى را بشناسیم و الگوى زندگى تار عنکبوتى را به کار گیریم تا در شبکه اینترنت در همه جهات و با شتاب حرکت کنیم .بنابراین ما باید ارتباط دو سویه با مشتریان خود را به کمک اینترنت از همین امروز آغاز کنیم و ابزارها و نظامهاى دیجیتالى مشتریان را که به هنگام روى آوردن از نظام سنتى به الگوى اینترنتى نیاز دارند، برآورد کنیم .به نظر گیتس فن آورى «الگوى تار عنکبوتی» ایجاب مىکند که نظام دیجیتالى ما باید این امکان را داشته باشد که ما با افراد حرفهاى «برون سازمانی» مانند وکیلان دادگسترى و حسابداران ارتباط مستقیم و پیوسته داشته باشیم و همچنین در این نظام دیجیتالى بیشتر به کارهاى اصلى و شایستگىهاى ویژه سازمان بپردازیم و بقیه کارها را به پیمانکار بدهیم .گیتس مى گوید که در هر کسب و کارى «نخستین» باشید و پیش از دیگران به بازار وارد شوید تا موقعیت رقابتى شرکت را بهبود بخشید. اما نکته اى که گیتس در این میان مطرح مىکند، این است که «شتاب» و «نخستین» بودن در کسب و کار بیشتر فرهنگى است تا فنی؛ یعنى باید دستاندرکاران را قانع کنیم که ادامه کار پیروزمندانه سازمان، در گرو حرکت پرشتاب همگانى است. گیتس در همین خصوص توصیه مىکند که براى رسیدن به برگشت سریع سرمایه، کیفیت برتر و بهاى ارزان فرآوردهها از جریان روان دادههاى دیجیتالى استفاده کنیم و در میان سازندگان، تامین کنندگان، بخش فروش و دیگر فعالیتها … ارتباط الکترونیکى برقرار سازیم تا برنامهریزى را هر چه سنجیدهتر نماید و به تغییرات پیشآمده در تولید، در همان نوبت هشت ساعته کاری، واکنش نشان دهد .توصیه سوم: دانش و آگاهی را به خدمت اندیشه های راهبردی درآورید توصیه سوم بیل گیتس، ثروتمندترین مرد جهان و غول کامپیوتری قرن بیست و یکم، برای موفقیت در کسب و کار این است که دانش و آگاهی را به خدمت اندیشه های راهبردی درآوریم و برای این منظور گیتس، رعایت نکات زیر را ضرورى مى داند: 1- خبرهای ناگوار را با شتاب پخش کنید گیتس عقیده دارد که یکی از ویژگیهای هر مدیر خوب اینست که بتواند به جای انکار خبرهای بد، با آنها کنار بیاید و چگونگی خبرها را به خوبی شناسایی کند. پس مدیران عامل، باید خبرهای بد را جستجو و پذیرش کنند و سازمان را به پاسخگویی مناسب بدان تشویق کنند و به این مهم اطمینان داشته باشند که خبرهای بد نیز همانند خبرهای خوش در مدیریت خریدار دارد. همچنین به نظر گیتس توانایی یک شرکت در میدان رقابت به توان پاسخگویی آن شرکت در برابر رخدادهای برنامه ریزی نشده (خوب و یا بد) بستگی دارد، گیتس توصیه می کند باید اشتباه های ارزشمند –تجربه های شکست خورده در راهی درست- را ارج بنهیم و به آنها پاداش دهیم. گیتس در برخورد با خبرهای ناگوار توصیه می نماید که نظامهای دیجیتالی را در سراسر سازمان به وجود آوریم تا به ما در شناخت ابعاد گوناگون رخدادهای بد در سراسر سازمان و آگاه ساختن پرشتاب مدیریت از آنها کمک کند. این نظام دیجیتالی باید ما را در گردآوری داده های مورد نیاز و تشکیل تیمهای مشکل گشا، یاری رساند. همچنین گیتس توصیه می کند که از افرادی در واحدهای مختلف و نقاط جغرافیایی دور از هم، تیمهای نمادین (مجازی) تشکیل دهیم تا در وضعیت بحران سازمان به کمک مدیریت بشتابند .2- خبرهای بد را به خوب تبدیل کنید گیتس عقیده دارد که برای موفقیت در کسب و کار باید به پیشواز خبرهای بد برویم تاجاهایی را که نیاز به بهسازی دارند بشناسیم و خبرهای بد را به پیامدهای خوب تبدیل کنیم. گیتس برای موفقیت در این امر توصیه می کند که «ناخشنودترین مشتریان» را به عنوان بزرگترین منبع یادگیری مدیریت دریابیم و در کسب و کار خود ساختار و سیاست هایی پیاده کنیم که شکایتها را با شتاب و بیواسطه با راه حلها پیوند دهند. برای این منظور می توانیم یک نظام دیجیتالی را ایجاد کنیم تا بتوانیم اطلاعات بازخوردی از مشتریان را با ابزار الکترونیکی دریافت و تجزیه و تحلیل کنیم تا دریابیم که آنها از ما چه می خواهند؟، این نظام دیجیتالی باید شکایتهای دریافتی از مشتریان را با شتاب به افراد مسئول برساند تا اشکالات را برطرف سازند. همچنین این نظام دیجیتالی باید توان پاسخگویی به پرسش کنندگان را به هنگام و در زمان مناسب داشته باشد. توصیه دیگر گیتس در این خصوص این است که پرسشهای عادی و تکراری را در «سایت» شبکهای پاسخ دهیم و تلفن را برای تماس های ضروری و دشوار نگه داریم .3- از آمارهای خود آگاه باشید برای آنکه به اهمیت آمار در مدیریت واقف شویم به این سخن «ویلیام گرلی» در کتاب «بالای سر جمعیت» اشاره می کنیم که می گوید: « برای رسیدن به نور رستگاری، باید اطلاعات دقیقی از سفارش خریدهای همه مشتریان (تازه و قدیمی) و هر گونه اموال شرکت (ثابت و عینی و موجودیهای گوناگون) داشته باشید. چگونه می توانید چنین کنید؟ فن آوری اطلاعات و بکارگیری دلیرانه آن، چنین امکانی را برای شما فراهم می آورد.» گیتس نیز عقیده دارد که آگاهى از اعداد و تحلیل و فهم آنها بنیان شناخت هر کسب و کار است و مىگوید: آگاهی به عدد و رقم های سازمان، چیزی بیش از تراز کردن ماهانه دفترهای حسابداری است. این داده ها در بازاریابی و امور مالی هم به درد می خورند. عددها بر کاغد حالت ایستاد و مرده دارند اما داده های دیجیتالی آغازگر اندیشیدن و حرکت هستند. آمار و عددهای درست و تازه، ما را به پاسخگویی به هنگام به مشتریان و شریکان وا می دارند. بنابراین گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی که ما در سازمان به وجود آورده ایم باید بتواند داده های مربوط به کسب و کار را بیدرنگ و از نقطه داد و ستد با مشتریان و شریکان دریافت کند. داده های متعلق به شریکان را با داده های ما یک کاسه کند و همه نیازها را برآورده سازد .4- انسانها را به کارهای فکری بکشانید گیتس می گوید که باید نرم افزارهای تحلیلگری را ارایه دهیم که به ما این فرصت را بدهد تا نیروی انسانی ارزشمند خود را از گردآوری اطلاعات رهانیده و به فعالیتهای ارزش آفرین بگمارد، تا این نیروها بازده شگرفی داشته باشند. تجزیه و تحلیل های نرم افزاری خود را باید ابتدا در جاهایی بکار بگیریم که نتیجه های مشخص ببار آورند و حرکت را از بازاریابی و تبلیغات توده وار و همگانی به سوی تبلیغات هدفدار و بر روی گروهی مشخص آغاز کرده و ادامه دهیم. برای رسیدن به این اهداف گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی ما باید توان تجزیه و تحلیل پیچیده الگوهای خرید مشتریان را داشته باشد، به گونه ای که بتواند در به نتیجه رساندن خدمات ویژه فردی به مشتریان، یاور سازمان باشد. این نظام دیجیتالی باید بتواند به کمک داده های جمعیتی، مانند درآمدها، گروه سنی، توزیع جغرافیایی، و یا آمارهای دیگر، گروههای مشتریان سودآور و گروههای کم بازده را شناسایی کند. همچنین این نظام دیجیتالی باید بتواند این امکان را برای کارکنان فراهم کند تا آنها از کار عادی و تکراری، به فعالیتهای اسثنایی بپردازند. این کارکنان باید به آسانی به عددها و داده های دیجیتالی دسترسی داشته باشند و از سرفصلها و چکیده ها به ریز داده بروند و دادهها را از جهتهای مختلف دیده و بررسی کنند. 5- بهره هوشی سازمان خود را بالا ببرید این بحث را با سخنی از «جک ولش» رئیس هیات مدیره جنرال الکتریک آغاز می کنیم که میگوید: «توان یادگیری و به عمل درآوردن پرشتاب آموخته ها، بزرگترین امتیاز رقابتی را در اختیار سازمان میگذارد.» گیتس برای آنکه بهره هوشی سازمان خود را بالا ببریم، توصیه می کند که از «مدیریت دانایی» استفاده کنیم؛ یعنی اطلاعات را گردآوری و سازماندهی کرده و سپس به کاربرانی که بدان نیاز دارند برسانیم و برای بهسازی پیوسته اطلاعات از راه تجزیه و تحلیل داده ها با دیگران همکاری داشته باشیم، به واکنش مشتریان شتاب ببخشیم و آموزش را بی دردسر کنیم به گونه ای که به افراد این امکان را بدهیم تا در خانه و یا محل کارشان، در پشت میز خود و هر گاه که برنامه هایشان اجازه دهد، به آموختن بپردازند. باید بر روی بزرگترین دارایی یعنی «افراد باهوش» سرمایه گذاری کنیم و افراد هوشمند را به استخدام سازمان درآوریم .گیتس نقش مدیر عامل را در بالا بردن بهره هوشى سازمان بسیار موثر می داند و عقیده دارد که نقش مدیر عامل در بالا بردن بهره هوشی شرکت حکم می کند تا محیط کار را به گونه ای بیافریند، که همکاری و مشارکت در اندوخته های علمی را برای کارکنان فراهم سازد؛ نقاطی را که در آنها هماندیشی و همکاری سودمند است، نشان دهد؛ ابزار دیجیتالی به منظور آسان ساختن پخش مهارتها و مشارکت در دانسته ها را فراهم نماید؛ و به کارکنان در برابر همکاریها و از خود گذشتگی هایی که برای آموزش دیگران از خود نشان می دهند، پاداش مناسب بدهد .6- به یاد داشته باشید که بردهای بزرگ با خطرهای بزرگ همراهند به نظر گیتس در آغوش کشیدن پیروزی های بزرگ، گاهی به خطر کردنهای بزرگ نیاز دارد و باید در صنعت، اطلاعات را جانشین موجودی انبارها کنیم و در فعالیتهای دانش بر، اطلاعات را در برابر خطرها قرار دهیم. گیتس در این خصوص می گوید: «دور بودن از اطلاعات در میدان کارهای دانشبر، همانند جدا کردن مغز از پیک دانشمند فرهیخته است». بنابراین گیتس توصیه می کند که یک نظام دیجیتالی را در سازمان به وجود آوریم و این نظام را دربست در اختیار خود قرار دهیم تا بتواند مدیریت دانایی، عملیات سازمان و نظامهای بازرگانی را آنچنان به هم پیوند زند که با همدیگر یک نظام یکپارچه دیجیتالی بیافریند، این نظام دیجیتالی باید بتواند توان آزمایش فرآورده ها بر مبنای استانداردها و پذیرش جهانی را داشته باشد و ضمن بازنگری های لازم، مهار کار را از دست ندهد. توصیه چهارم: به عملیات سازمان بینش بیفزایید یکى دیگر از توصیه هاى بیل گیتس براى موفقیت در کسب و کار این است که به عملیات سازمان بینش بیفزایم. گیتس در این خصوص نیز رعایت موارد زیر را توصیه مىکند :1- فرآیندهایی را برگزینید که به کارکنان اختیار می دهند گیتس عقیده دارد که باید به نیروی ابتکار فرد میدان داده شود و کارکنانی که نسبت به نظامهای تولید و طرز کار آنها آگاهی بیشترس دارند، بهتر و هوشمندانه تر بکار گرفته شوند. گیتس در این خصوص مى گوید:« من سخت اعتقاد داریم که اگر شرکتها به کارکنان خود آگاهى و اختیار لازم و ابزار بکارگیرى آنها را بدهند، دستاوردهاى شگفت انگیز و آفرینشهاى چشمگیرى از آن جوانه خواهد زد.» بنابراین باید کارکنان فرهیخته ای به کار گرفته شوند تا شغلهای وظیفه محور از میان برود و یا در فرآیندهای گسترده ای ادغام شود. برای این منظور گیتس توصیه می کند که کارکنان خط تولید به داده های به هنگام دسترسی داشته باشند تا به کمک آنها بتوانند کیفیت فرآورده ها را بهتر کنند و نظام تولید و ساخت فرآورده ها را با دیگر نظامها یکپارچه سازند. 2- به یاری فن آوری اطلاعات به مهندسی دوباره بپردازید «پاول اونیل» رئیس هیات مدیره و مدیر عامل «الکوا» (CEO Alcoa) می گوید: «من به فنآوری اطلاعات به چشم یک نظام مستقل می نگرم. از دید من، این نظام یک رهگشای پرارزش است. شاید مهمترین اثرش اینست که ما را به چنین پرسشی وا می دارد: چرا، چرا، چرا؟» گیتس عقیده دارد که فن آوری اطلاعات عصای دست فرآیندهای کارآمد است که این فرآیندها در زمان و منابع دیگر تا ده برابر از پیش، صرفه جویی می کنند. گیتس می گوید که باید همه فرآیندها را باز ارزشیابی کنیم و فرآیندهایی بیافرینیم که ساده و موثر باشند و همه مانع ها را دور بریزیم. برای حل بسیار از مشکلات باید فرآیندها را در جهت عرضه اطلاعات روان و بهینه، از نو طراحی کنیم. شمار افراد درگیر در یک فرآیند و نیز شمار دست به دست شدن کار را کاهش دهیم تا مسایل کم و ساده شوند. باید رهبران کسب و کارها، را برای تصمیم گیری در کنار مدیران فن آوری اطلاعات، در زمینه نیازهای شرکت به کار بگیریم .به نظر گیتس پیچیدگی سبب مرگ برنامه های مهندسی دوباره می شود، بنابراین باید یک نظام دیجیتالی را ایجاد کنیم که به رشد پرشتاب راهحلها در بستر زمان کمک کند، امکان پیگیری وضعیتهای گوناگون را به کاربران بدهد، روند پیشرفت کارها و آنجاهایی را که به تصمیم گیری مدیریتی نیاز هست، نشان دهد، یک فرآیند بزرگ را به چندین زیر مجموعه مستقل تبدیل کرده و نتیجه کار آنها را بهم ارتباط دهد تا یک نظام کارآمد بوجود آید، از یک جریان روان اطلاعات دیجیتالی برای ساده کردن سراسر فرآیند کار بهره بگیرد و با آفرینش ابزارها و راه حلهای کوچکتر و سراسر دیجیتالی، از روی آوردن به چرخه های گسترده و دراز مدت حل مسایل، خودداری کند .3- فن آوری اطلاعات را منبعی راهبردی به حساب آورید بیل گیتس عقیده دارد که مدیرعامل باید به فن آوری اطلاعات به چشم منبعی راهبردی بنگرد که به افزایش درآمد شرکت کمک می کند. باید مدیرعامل فن آوری اطلاعات را نیز همپای دیگر فعالیتهای شرکت به خوبی بشناسد و مدیر ارشد فن آوری اطلاعات (CIO) باید خود عنصری از گروه گسترش راهبردهای شرکت باشد تا بتواند نظام اطلاعات را در خدمت اجرای راهبردها سامان دهد. گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی ما هر ساله بخش اندکی از بودجه را صرف امور جاری و بخش بزرگتر را در راه گسترش نظام اطلاعات و دستیابی به ابزار بهتر هزینه کند. همچنین این نظام دیجیتالی باید چند ابزار درجه یک در اختیار داشته باشد و در مواقع لزوم پاره ای ابزار کار تازه به نظام کنونی افزوده شود .توصیه پنجم: در انتظار غیر منتظره ها باشید «جک ولش» مدیر عامل شرکت جنرال الکتریک مى گوید: «هر دگرگونی، با خود فرصتى به همراه مى آورد. بنابراین سازمانها باید به جاى رخوت، از دگرگونىها نیرو بگیرند.» بیل گیتس نیز از دگرگونى ها استقبال کرده و عقیده دارد که رهبران پیروزمند آنهایى هستند که به پیشواز روشهاى نوین کسب و کار مى روند بنابراین گیتس توصیه مى کند که براى آینده دیجیتالى محور خود را آماده سازیم تا از فن آورى بالاترین بازده را بدست آوریم .اما آنچه که گیتس بیش از همه بر روى آن تاکید دارد این است که باید بپذیریم که در عصر دیجیتالى زندگى مى کنیم تا از پیامدهاى مثبت و توانمندیهاى آن بهره بگیرم؛ گیتس خود مى گوید که من فرد خوش بین هستم و به پیشرفت اعتقاد دارم. من از اینکه در چنین دوره اى از تاریخ زندگى مى کنم خشنودم؛ ابزار دوران صنعتى به کمک ماهیچه هاى ما آمدند، ابزار دوران دیجیتالى میدان فعالیت و توان مغز و اندیشه ما را گسترش مى دهند. بسیار خوشحالم که فرزندانم در این دوران رشد مىنمایند .»بیل گیتس عقیده دارد؛ براى آنکه بتوانیم با دگرگونى ها کنار آمده و این دگرگونى ها را به خدمت بگیریم باید ابزارهاى دیجیتالى را براى بازآفرینى روش کار خود به خدمت بگیریم تا به یارى یک سیستم عصبى دیجیتالى با شتاب اندیشه به کسب و کار بپردازیم .
| |||||
|
علی موسوی ( چهارشنبه 87/11/2 :: ساعت 4:32 صبح )
شاید توقعات شما نسبت به دنیایی که در آن زندگی و کار میکنید، دست نیافتنی به نظر برسد، شاید زمان برای شما قدری سریع میگذرد، شاید شما برای مبلغ کمی به سختی کار میکنید، شاید زمان و یا پول کافی در اختیار ندارید، و یا شاید موضوع دقیقاً برعکس است... شاید زمان برای شما به کندی میگذرد، و احساس میکنید در دنیای کاری خود به سختی درگیر شدهاید، شما باید برای کس دیگری کار کنید و تا ابد هم به این کار ادامه دهید و... و حالا یک راه نجات وجود دارد امروزه افقهای تجاری جدید و متعددی پیش رویتان قرار دارد، البته اگر بدانید کجا باید به دنبالش بگردید و چیزی که اکنون در دسترس است، دنیای بینالمللی Network Marketing است. حالا شما میتوانید به استقلال مالی برسید. این تجارتی است که راه را به بسیاری از افراد نشان داده تا بتوانند به استقلال مالی واقعی برسند. امروزه اصول کلّی که باعث موفقیت Network Marketing در جهان شده است، در دانشگاههای مختلف جهان تدریس میشود. و در حال حاضر کمتر از 2 درصد جمعیت جهان فعالیت در این رشته را به عنوان شغل اصلیشان برگزیدهاند. Network Marketing شغلی است که اخیراً در مطبوعات جهان از آن به عنوان مطمئن ترین راه برای رسیدن به مصرف کننده یاد میکنند. این تجارت در عصر جدید شانسهای زیادی را بوجود آورده است. چون مطالعات اخیر نشان میدهد که از هر 4 نفر، 3 نفر کالا یا خدمات مختلف را از دوستانشان خریداری کردهاند. در حالی که فقط 1 نفر از هر 4 نفر کالا یا خدمات به دوستانشان ارائه کردهاند. فروش چه چیز؟ خرید چه چیز؟ اصلاً Network چیست؟ و چگونه تاثیراتی را که بر آینده تجارت جهان و آینده شما دارد تضمین میکند؟ در واقع تعداد بسیار کمی از ما اطلاعات کافی در مورد Network Marketing داریم، پس حالا شاید زمان مناسبی باشد که نگاه دقیقتری به آن بیاندازیم. در واقع ریشه Networking به افرادی مثل J. Paul Getty، میلیاردر معروف باز میگردد که گفته است: «من ترجیح میدهم سودم را از 1% تلاش 100 نفر بدست بیاورم تا 100% تلاش خودم». یک مفهوم امتحان شده در طول زمان و یک روش تجارت جدید. چرا؟! چون برای اولین بار در دنیای تجارت شما سودتان را از موفقیت دیگران بدست میآورید نه از راه رقابت با آنها. John Naisbitt در پر فروشترین نشریهاش Megatrends"" یک بخش کامل را به Network Marketing اختصاص داده است و آنرا اینگونه تشریح کرده: «در فضای Network موفقیت بوسیله آزاد گذاشتن دیگران برای داشتن بهترین عملکرد به دست میآید نه با سلطه بر آنها». یکی از بهترین فروشندگان Maolen Fergosen معتقد است: «باید حد و مرزهای موفقیت Network Marketing را به فراموشی سپرد، چون براساس اعتماد، ارتباطات و کمک به موفقیت دیگران بنا شده است.» این موضوع دقیقاً عکس بوروکراسی دولتها و شرکتهاست. اگر شما به دنیای تجاری معمول وابسته هستید، شانسهایتان برای موفقیت محدود است. هرچه بیشتر ترقی کنید، فشارها از بالا و پائین بیشتر میشود. براستی چه دنیای بی رحمی! وقتی که شما برای کسی کار میکنید، شنیدههای مختلف شما را سردرگم میکند، در حالی که Network Marketing بسیار کاملتر و گستردهتر است. این تجارت دارای مفهوم جدیدی است در قلمرویی جدید. بنابراین برای اینکه درک بهتری از Network Marketing داشته باشید، بد نیست کمی آنرا با بازاریابی سنتی مقایسه کنیم. در بازار سنتی، تعدادی افراد واسطه وجود دارند، همچون عمده فروشها، توزیعکنندگان و خرده فروشها. همه آنها باید به سود خود برسند، قبل از آنکه جنسی به دست شما، یعنی مصرفکننده برسد. امّا در Network Marketing شما خود یک واسطه هستید، چون همانطور که توزیع کننده هستید، مصرفکننده هم محسوب میشوید و همه اعضا در این موضوع مشترک هستند. در Network Marketing افراد به بقیه کمک میکنند. وقتیکه شما افراد را به شبکه خود وارد میکنید، موفقیت شما مستقیماً به موفقیت آنها بستگی پیدا میکند. همانطور که شما به دیگران کمک میکنید، و آنها افراد جدید را به تجارت وارد میکنند، شبکه شما گسترش پیدا میکند. وقتی شما شانستان را با دیگران قسمت میکنید و آنها را به تجارت وارد میکنید، هر بار که آنها پاداششان را دریافت میکنند، شما هم پاداش میگیرید. و وقتی که آنان به دوستان جدیدشان خبر میدهند، و آنها را وارد تجارت میکنند، شبکه شما بیش از پیش گسترش پیدا میکند، و شما تنها زمانی موفق میشوید که به دیگران برای دستیابی به موفقیت کمک کنید. درست مانند کسانی که شما را وارد کردند. آنها هم تنها زمانی موفق میشوند که شما خوب عمل کنید و این مفهومی جدید در تجارت است که در آن همه افراد برندهاند. در Network Marketing نه رئیسی است، نه اجباری در مورد ساعت کار، نه 7 صبح تا 5 عصر، نه هیچ درخواستی برای صرف زمان اضافی و نه هیچ شرکت ریاست کنندهای. شما رئیس خودتان هستید. زمانتان مال خودتان است و درآمد و موفقیت شما هم تنها به تلاشهای خودتان وابسته است. Network Marketing یک مفهوم جدید و تازه نیست. بلکه در طول زمان بارها و بارها امتحان شده است. 14000 کمپانی دارای سیستم مستقل Network Marketing هستند. مثل فروشگاههای زنجیرهای. 25 سال پیش چیزی به نام «فروشگاههای زنجیرهای» وجود نداشت. امّا در اواخر سال 1990 به یک تجارت 700 میلیون دلاری در کل جهان تبدیل شد. امّا این کار سرمایه زیادی نیاز دارد. برای شروع این کار سرمایهای در حدود یک میلیون دلار لازم است و پائینترین سرمایه برای این کار در حدود ده هزار دلار است، در حالی که هیچ تضمینی هم برای موفقیت وجود ندارد. در 50 سال اخیر کمپانیهای فروش و عرضه مستقیم رشد و گسترش قابل توجهی داشتند، که دهها میلیارد دلار درآمد در پی داشته است. امّا بعضی از این کمپانیها بر بازار فروش سرد تکیه دارند. فروش جنس به غریبهها، فروش سرد و شاید این سختترین کار در دنیا باشد! شاید شما به سختی در فشار باشید تا بتوانید اعتبار و سود کمپانی و خودتان را افزایش دهید. امّا در Network Marketing شما همه زمینههای ممکن و موجود را در اختیار دارید. با Network Marketing شما میتوانید با یک سرمایه گذاری نرمال تجارت خودتان را داشته باشید. در Network Marketing معمولاً جنس در بازار گرم فروخته میشود. مفهوم بازار گرم، یعنی افرادی که شما آنها را میشناسید. افرادی که شما واقعاً آنها را دوست دارید، مفهوم جنس و خدمات جدید را با آنها قسمت کنید. افرادی که به قضاوت شما اعتماد دارند. افرادی که حاضرند آنچه را که لازم است، بگویند، بشنوند. تحقیقات اخیر نشان میدهد که همه ما به طور متوسط حداقل 800 نفر را میشناسیم. افراد فامیل، دوستان، همکاران و افرادی که در اجتماع با آنها ارتباط داریم. افرادی که به ما اعتماد دارند. کسانی که ما دوست داریم با محصول و سرویسی جدید و با مفهومی جدید به آنها کمک کنیم. افرادی با انگیزه و ابتکار که دوست دارند یک راه مطمئن مانند Network Marketing و یک فرصت عالی برای یک راه درآمد اضافی داشته باشند. امّا بعضی از راهها قابل دسترستر به نظر میرسند. البته در این راه هیچ قانون دست و پاگیری وجود ندارد. و یکی از زیباییهای Network Marketing این است که راه برای هر کسی که با علاقه، انگیزه و ابتکار باشد باز است. امروزه بیشتر از هر زمان دیگری پتانسیل بازار برای Networking گسترده و در حال گسترش است. بنابراین اجازه بدهید به گروهی که دارای کاندیداهای توانایی در این زمینه هستند، اشاره کنم: زنان! تحقیقات نشان میدهدکه زنان 35% کمتر از مردان در مشاغل مشابه دستمزد میگیرند. زنان در بخش فروش Network Marketing دارای بیشترین سرعت رشد هستند. چیزی بیشتر از 60% افرادی که بطور پارهوقت کار میکنند. تحقیقات جدید به این واقعیت اشاره دارد که بیشتر از 24 میلیون نفر از 120 میلیون نیروی کار در آمریکا، یا بصورت پارهوقت کار میکنند و یا فقط یک شغل دارند. بازار بعلاوه پنجاه: دکتر Ken Dachtwaid در پر فروشترین کتاب خود، Age Wave""، بازار بعلاوه پنجاه را به عنوان ترسناک ترین گروه نام میبرد. بیشتر از 30 میلیونر هنوز به دنبال راههایی برای شرکت کردن در فعالیتهای جدید هستند و در عرض 5 تا 10 سال آنها به ترسناک ترین گروه بازار خواهند پیوست. Baby Boomers یا تجار موفق با قدرت هفتاد میلیونی. آنها تاثیرگذارترین بازار فروشنده ـ خریدار را در جهان تشکیل میدهند. آنها در دهه 60 ما را با تلویزیون آشنا کردند، با غذای آماده در دهه 70 و مایکروویو و ویدئو در دهه 80. و انرژی آنها در حال انتقال به سوی مصرفکنندگان جدید و بازارهای نو است. امّا در تمام این اتفاقات شما کجا ایستادهاید؟ مانند تمام آزادیها، استقلال مالی هم با یک سری تغییرات آغاز میشود. برای اینکه شرایط تغییر کند، شما باید تغییر کنید. اگر شما به همان کاری که میکردید، ادامه دهید، همان چیزی را بدست میآورید، که قبلاً بدست آوردهاید. و امروزه برای اولین بار مردم، کمکم دارند معنی داشتن یک آینده مالی مطمئن را فرا میگیرند. که این موضوع حقیقتاً تعیین کننده نحوه زندگی ماست. شما هم میتوانید به آنها بپیوندید. اما اول باید تصمیمی بگیرید که شما میتوانید به کار کردن برای کس دیگری ادامه دهید. به آنها اجازه دهید، زمان و درآمد شما را کنترل کنند. و یا میتوانید راه خود را تغییر دهید و وارد راهی جدید با شانسهای جدید شوید. تجارتی که پیشبینی میشود، آینده را تحت تاثیر قرار خواهد داد. کارشناسان بر این باورند که حجم کالاها و خدمات فروخته شده در دهه آینده به طرز قابل ملاحظهای افزایش پیدا خواهد کرد. اما شما چطور؟ آیا شما حاضرید به این موج بپیوندید؟ جایی که میتوانید استقلال مالی واقعی را بیابید. در این صورت به ما بپیوندید در دنیای جهانی Network Marketing. | |||||
|
علی موسوی ( سه شنبه 87/11/1 :: ساعت 1:52 صبح )
ََ این شرکت کار خود را از سال 1999 به صورت محلی (legal) و سپس به صورت رسمی و اینترنشنال شروع کرده که در سال 2005 اقدام جدیدی در فضای بزرگ ایترنت می کند و نه تنها از حالت (corporate)بلکه به صورت (individual) نیز فعالیت را شروع می کند . و کار این شرکت امور مالی و مشاوره در زمینه های مختلف سرمایه گذاری می با شد که با سرمایه گذاری در زمینه های منابع زیرزمینی و معادن با ارزش شروع به کار کرده و اکنون بیشتر قسمت کار شرکت در زمینه بازار های بورس است .بازارهای بورس بزرگ دنیا مانند forex . stok مارکتها و بازارهای مجازی از جمله IT شعار شرکت جذب سرمایه گذارهایی است که بعدا با به وجود آمدن اطمینان کاری به عنوان پارتنر با شرکت در پروژه های مختلف همکاری کنند. نه اینکه مانند خیلی از شرکت ها به جذب بدون قید و شرط سرمایه گذار بپردازد برای این امر سیستم سود دهی خود را بر اساس وام (loan) تنظیم کرده است . از جمله کار های شرکت در امور مالی سرمایه گذاری وام،بیمه،مشاوره مالی،مشارکت سود و غیره می باشد که در هر زمینه از افراد متخصص خود استفاده می کند . امروزه تاکید شرکت و هدف آن بیشتر در زمینه ی بازارهای مجازی online که سودده تر هستند می باشد از جمله محاسن این بازار ها استفاده از نقل و انتقالات بدون مالیات اینترنتی و شبکه های گسترده بانک داری مجازی می باشد که عملا شرکت را از پرداخت مالیات معاف می کند و به نوبه خود از حالت onshore به offshore تبدیل میکند. تمام هدفهای رو به جلو در این شرکت گسترش سرمایه گذاری در فضای مجازی و دنیای نوین میباشد که در این زمینه بیشتر تخصص و کمتر تجربه موثر است. از فاکتورهای موثر میتوان اطلاعات به روز و دقیق از تحولات رو به جلو در دنیای علم و اقتصاد را ذ کر کرد برای روشن تر شدن زمینه های فعالیت شرکت ونحوه سوددهی ان باید تا حدودی از بازارهای مجازی online ا خبر شویم که بزرگترین نمونه ی ان بانکهای اینترنتی و بازارهای بورس رایج در دنیای اینترنت میباشد.جالب است بدانیم نحوه ی تضمین و سوددهی در این بازارها کاملا متفاوت از بازارهای دیگر است که یکی از راههای تضمین اصل سرمایه و سود در این شرکت استفاده شده است یعنی پرداخت اصل و سود سرمایه گذاران به صورت وام به انها است که بسیار جذاب و پر طرفدار بوده به گونه ای که سرمایه گذاران بسیاری را به راحتی از بازارهای سنتی به سوی خود میکشاند تا قسمتی از سرمایه خود را در این بازار نوین که با سیستم های سرمایه گذاری اینترنتی کار میکنند سرمایه گذاری کنند.این تضمین به صورت وام میباشد که در اندک زمانی به حساب بانکی در داخل شبکه واریز میشود که سرمایه گذار با دیدن سود واصل سرمایه تا حدود زیادی از سوددهی کارگذاری شرکت اطمینان حاصل میکند که البته ناگفته نماند برای کسانی که به عنوان مدیران سرمایه گذاری یا مشاوران این شرکت مشغول فعالیت هستند در صد سود انها به تناسب بسیار بالاتر از سرمایه گذاران معمولی است به طوری که یک مشاور خوب میتواند با جذب سرمایه گذار درصد سود ماهیانه خویش را بسیار بالاتر از حد معمول افزایش دهد که برای درک این موضوع به معرف خود مراجعه کنید. Investments | |||||
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
|||||
|